وارن بافت با داشتن بیش از ۸۰ میلیارد دلار ثروت خالص، هماکنون سومین مرد ثروتمند جهان است.
او که از سن 15 سالگی وارد دنیای مالی و بورس شده در مصاحبه هایش بارها عنوان کرده که بسیار حسرت گذشته را میخورد که چای اینقدر دیر وارد دنیاب خرید و فروش سهام شده.
وارن بافت با وجود داشتن ثروت فراوان و نامحدودش برای خود جت شخصی ندارد ، سال ها در خانه قدیمی خود زندگی میکند ، ماشین های لوکسی را برای حمل و نقل انتخاب نمیکند و زندگی لاکچری خاصی را هیچ گاه تجربه نکرده.
او همیشه به دنبال راهی برای افزایش ثروت خودش است و در کار های خیر و کمک به انسان های نیازمند همیشه در اول صف بوده و هست. برخلاف تصور خیلی ها وضعیت مالی وارن در کودکی خیلی هم بد نبوده و پدرش از نظر مالی شرایط متوسطی را تجربه کرده اما دلیل اصلی رشد وارن نه بخاطر پول پدرش که به دلیل قانون های جذاب سرمایه گذاری بوده که برای خودش ساخته و مطابق با استراتژی هایی که تعیین کرده شروع به ثروت آفرینی کرده تا به این جایگاه که اکنون دارد برسد.
البته شایعات و افسانه های زیادی هم در باره زندگی وارن وجود دارد که شامل:
- او سرمایهگذار ارزش است (نیست)
- آدم خوبی است (شاید باشد اما آن مهربانی که در فضای عمومی دارد یک چیز بدیهی است)
- سرمایهگذار بلندمدت است (نه همیشه)
- کل درامدش را خودش به دست آورده است (خیر)
- تیرانداز دقیقی است (نیست)
و پدربزرگ شما هم نیست.
در این مقالهقصد داریم شما را با فوانین اصلی معامله گری و سبک زندگی وارن بافت آشنا کنیم تا شما نیز با الهام گرفتن از این جملات و بکارگیری آنها در زندگی مالیتان، شرایط را به طرزی مشابه برای خود رقم زده و پایه های ثروت را محکم کنید.
قانون اول وارن بافت
از مدل کسبوکاری مناسبی برای سرمایهگذاری استفاده کنید
انتخاب مدل کسب وکاری مناسب یعنی برگزیدن راه درآمدی که با فعالیت در آن شاخه نسبت به هزینه ای که میکنید بتوانید بازدهی بسیار بالاتری را برداشت کنید و سود چند برابری را در کسب و کارخودتان تجربه کنید.
همیشه برای شروع یک بیزینس نکته مهم کاهش دادن هزینه ها و افزایش دادن درآمد است، در این مدل شما باید تمام سعی خودتان رو بر روی این مورد قرار دهید که در شغلی مشغول فعالیت باشید که ارزش زمانی که مصرف میکنید از طریق موارد مالی چندین برابرش به شما بازگردد و سود مناسبی را کسب کنید.
یکی از این کسب و کار های پول ساز که به نسبت پولی که گذاشته میشود چندین برابر آن بازگشت داده میشود راه اندازی صندوق های پوششی و موسسات مالی ، شرکت های مالی و بانکی و همچنین بیمه است که در درنیای امروزی بسیار پول ساز خواهند بود.(هرچند که در ایران در باره تاسیس این گونه سازمان ها قوانین سخت گیرانه ای وجود دارد اما میتوان گفت که نمونه های جذابی برای ایده گرفتن محسوب میشوندو
مثلا
صندوق پوششی، پول شما را برای مدت کوتاهی نگه میدارد و ۲۰ درصد از سود را از آن خود میکند.
بانک برای مدتی پول شما را نگه میدارد و تا زمانی که پولتان را پس نگیرید، کل سود را از آن خود میکند.
شرکت بیمه پول شما را برای همیشه نگه میدارد و کل سود را از آن خود میکند.
وارن بافت اولین درامد میلیونی خود را با راهاندازی صندوق پوششی به دست آورد.
سپس بهسوی راهاندازی بانکهای کوچک روی آورد. در نهایت نیز صندوق پوششی خود را تعطیل کرد و کل پول خود را در راهاندازی یک شرکت بیمه به کار گرفت.
شرکت بیمه یک صندوق پوششی است که پول سرمایهگذاران و کل سود به دست آمده را برای همیشه نگه میدارد.
این مدل بهترین مدل تجاری در جهان محسوب میشود.
با این مدل میتوان پنج برابر یک صندوق پوششی درامد کسب کرد و هیچگاه نگران بیرون کشیدن سرمایه توسط سرمایهگذاران دلواپس نبود.
قانون دوم وارن بافت
معامله کنید
وارن بافت مانند ما و شما سهام خریداری نمیکند. نمیگوید که «وای سهام شرکت اپل دیروز ۹ درصد افت داشت، بهتر است بروم و سهام بخرم.»
سرمایهگذاران ضعیف اینگونه سرمایهگذاری میکنند. وارن بافت چنین سرمایهگذاری نیست.
همیشه باید نسبت به دیگران رفتار ویژهای از خود نشان دهید تا کسب درآمد کنید.
در غیر این صورت مانند افراد زیادی هستید که به طور میانگین درآمدی کسب نمیکنند. اهمیتی ندارد که وضعیت بازار سهام به چه صورت است، در هر صورت بیشتر سرمایهگذاران خردهفروش آخر سر پول خود را میبازند.
منظور من از معامله این است:
اگر ارزش سهامی ۱۰۰ دلار باشد، مردم عادی آن را میخرند.
وارن بافت یک فرد عادی نیست. او این سهام را ارزانتر، بهتر و هوشمندانهتر میخرد.
به این مثال توجه کنید:
در اواسط بحران مالی، شرکت گلدمن ساکس (Goldman Sachs) در حال فروپاشی بود.
ارزش سهام آن ۱۱۵ دلار بود. وارن بافت میتوانست سهامهای آن را بخرد.
سقوط سهام شرکت گلدمن ساکس بین نوامبر ۲۰۰۷ و سال بعد از آن اتفاق افتاد. حدس بزنید در کدام نقطهی این نمودار وارن بافت معامله خود را انجام داد؟
اما خریدن معمولی سهام کاری است که افراد عادی انجام میدهند.
در عوض، وارن بافت آنها را فراخواند و پیشنهادی به آنها داد (خیلی کمتر از قیمت سهام در بازار) و از آن جا که اعتمادشان را از دست داده بودند، نمیتوانستد آن را رد کنند.
قانون سوم وارن بافت
سایر افراد را بیپول نگه دارید !
وارن بافت داستان معروفی در مورد منشی خود دارد و میگوید:
او بیشتر از من مالیات پرداخت میکند. به این خاطر که حقوق بگیر است.
وارن بافت ثروتمند است زیرا مالک ۸۰ میلیارد دلار از سهام شرکت برکشایر هاتاوی است. اما تا زمانی که سهام دار باشید، مالیات پرداخت نمیکنید.
حقوق رسمی و قانونی او حدود ۱ دلار در سال است. بنابراین از هر کس دیگری مالیات کمتری پرداخت میکند. او تنها وظیفه پرداخت مالیات شرکتش را دارد که آن را هم با روشهای گوناگون به شدت کاهش داده است.
او از این طرح استفاده میکند تا پارلمان آمریکا مالیات طبقات متوسط و بالاتر را افزایش دهد. مالیات بالا به این معنا خواهد بود که طبقات متوسط پول کمتری برای خرید محصول خواهند داشت و مجبور خواهند شد برای هر یک دلاری که برای بازنشستگی خود ذخیره میکنند، بیشتر کار کنند.
اگر ثروتمند هستید و بیشتر مردم درمانده هستند، آنگاه معاملات بیشتری انجام خواهید داد.
قانون چهارم وارن بافت
یک شخصیت بسازید
وارن بافت پدربزرگ همه است.
وی یک جملهی خردمندانهی عامیانهای دارد که میگوید:
زمانی که همبرگرها ارزان هستند بخرید. چرا مردم وقتی سهام گران است، اقدام به خرید میکنند.
در مورد کسب درآمد: هیچگاه به یک منبع درآمد وابسته نباشید، سرمایه گذاری کنید تا منبع دومی برای درآمد ایجاد کنید.
درمورد خرج کردن:اگر چیزی را که احتیاج ندارید بخرید، به زودی مجبور خواهید شد چیز هایی که نیاز ندارید را بفروشید.
درمورد پس انداز کردن:پولی که پس از خرج کردن باقی میماند پس انداز نکنید اما پولی که پس از پس انداز کزدن باقی میماند را خرج کنید.
در مورد خطر کردن:هیچ گاه با دو پای خود عمق رودخانه را آزمایش نکنید.
و یا در زمانهای گذشته، چارلی مانگر، شریک و دوست وارن بافت، از بزرگترین آرزویش رونمایی کرد:
تمام چیزی که میخواهم بدانم این است که کجا قرار است بمیرم تا به آنجا نروم.
چه زیبا گفته شد که:
زندگی نامشخص است اما نمیتوانید در مورد این موضوع نگرانی به خرج دهید.
همین اندیشههای خردمندانهی وی سبب شد تا مشاور مدیران اجرایی بزرگترین شرکتها، رئیسها و دیگر میلیاردرها شود.
چرا مشاور شوید؟ برای انجام معامله!
سکوت وارن بافت
او روی خانهی کوچکش در اوماها تمرکز میکند. او هیچگاه نمیگوید که در کالیفرنیا عمارت بزرگی دارد. درباره رسیدن ارث زیاد به فرزندانش چیزی نمیگوید. نمیگوید که به هرکدام از آنها یک موسسهی خیریه سه میلیارد دلاری میدهد.
با چنین موسسه خیریهای میتوانند در سال دهها میلیون دلار درامد کسب کنند. از آن جا که موسسهی خیریه هستند زمانی که بافت از دنیا برود هیچکدام از فرزندانش هیچ مالیاتی بر ارثی نخواهند پرداخت.
همچنین بافت برخلاف دیگر خانوادههای ثروتمند، هیچ مالیات بر ارثی پرداخت نخواهد کرد زیرا قول داده است که باقیماندهی پول خود را به خیریهی ویلیام هنری بیل گیتس (William Henry Bill Gates) اهدا کند.
نمیگویم که این کار، کار سخاوتمندانهای نیست. بسیار سخاوتمندانه است. اما بدین معنا نیست که به حرفهایی که بافت در مورد مالیات زده است، گوش نمیدهم زیرا کارهای خیلی خوبی برای دوری کردن از مالیات انجام داده است.
قانون پنجم وارن بافت
زمان را از دست نده
وارن تمام روز کار میکند. همانگونه که خودش میگوید «من هر کاری را برای کار کردن رها میکنم». اما وی نمایندگی مدیریت تمام کسبوکارهایش (از شرکت فروت آف د لوم (Fruit of the Loom)، سیز کندیز (See’s Candies) تا شرکتهای بزرگ بیمه) را در اختیار دارد.
تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت میکند که آنقدر معاملههای خوبی هستند که بهراحتی بازخورد مثبت بگیرد. اینگونه شرایط نادر هستند اما بهخوبی منتظر میماند و صبوری به خرج میدهد.
بقیهی روز را به خواندن مشغول میشود و بازی کارتی بریج (bridge) انجام میدهد.
او زندگی عالی دارد. من برای او کار نمیکنم اما روش ساختن زندگیاش را تحسین میکنم.
خواندن، بهترین راه برای مطمئن شدن از این موضوع است که نسبت به مردمی که با آنها معامله میکنید دانش بیشتری دارید.
بازی bridge بازی موردعلاقهی اوست. این بازی، بازی ذهنی است. در این بازی از اشتیاقی که به آمار دارد استفاده میکند و بازی مفرحی است (یار او در این بازی معمولاً بیل گیتس است)
او عاشق روزهایش است. او عاشق زندگیاش است.
انرژی و زمان خود را عاقلانه سرمایهگذاری کنید زیرا سود حاصل از آنها ترکیب شده و زندگی عالی را به وجود میآورد.
و اینگونه بود که وارن بافت ثروتمند شد…